به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله سبحانی بعد از ظهر امروز در تفسیرسوره مومنون در مسجد مدرسه حجتیه قم گفتند: خداوند در آیه أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ از سوره مومنون به یکی از مجادلات مشرکات اشاره می کند.
ایشان افزودند: بزرگترین مشکل مشرکین این بود که وقتی که با قرآن مواجه می شدند به جای تفکر و تدبر، بر لجاجت خود اصرار می ورزیدند؛ قرآن کریم به حدی اتقان دارد که در آن بیان شده که تا روز قیامت، انس و جن در کنار هم قرار گیرند نمی توانند یک آیه مثل قرآن بیاورند که این مساله بیان می کند که قطعا این کتاب از یک جایگاه وحیانی نازل شده وگرنه هیچ بشری را جرات چنین ادعایی نیست.
این مرجع تقلید گفتند: خداوند در آیه بعدی سوره مومنون به عذر دیگری که برای این مشرکان ذکر شده، اشاره می کنند؛ در این آیه بیان شده است که أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ؛ زیرا این عذر از آنها مطرح شده است که تصور نمی کردند که چنین امری امکان داشته باشد و پیامبری به سوی آنها بیاید.
معظم له بیان کردند: این مساله نیز کاملا غیر قابل قبل است، زیرا خداوند بیان کرده پیامبرانی برای قوم عرب مبعوث شده بودند که این مساله به هیچ عنوان با مسایلی که مشرکان بیان می کردند مطابقت ندارد، یعنی اعراف پیش از پیامبر نیز پیامبرانی را به خود دیده بودند و نمی توانستند بگویند که انتظار این مساله را نداشتند.
ایشان گتفند: عذر دیگر مشرکان که در قرآن بیان شده این است که شاید این افراد پیامبر اکرم(ص) را نشناختند و به ایشان ایمان نیاوردند؛ این عذر نیز قابل پذیرش نیست، زیرا پیامبر اکرم(ص) از دوران جوانی برای مشرکان شناخته شده بودند و ایشان به نام محمد امین شناخته می شدند و از نظر خصال نیکوی اخلاقی بهترین قریش بودند.
معظم له بیان با ذکر این مطلب که حضرت ابوطالب(ع) در زمان ازدواج پیامبر اکرم(ص) با حضرت خدیجه مهریه ایشان را به عهده گرفتند و به تمجید از حضرت پیامبر(ص) پرداختند، اظهارکردند: این مساله بیانگر آن است که حضرت محمد(ص) در آن زمان کاملا شناخته شده بودند.
ایشان در ادامه با اشاره به جایگاه و جلال و مقام امام علی(ع) گفتند: امام علی(ع) دنیای علم و حکمت و معرفت است، ولی در زمان پیامبر اکرم(ص) کوچکترین سخنی بیان نشده است که این مساله از جهت ادب به پیشگاه حضرت بوده است و همیشه مباحث را از پیامبر سوال می پرسیدند.
این مرجع تقلید تصریح کردند: در سال 1331 در قم، در خصوص مساله وکالت مجلس، اختلاف بود؛ دولتی ها می خواستند یک نفر خاص انتخاب شود، ولی مردم نیز یک نفر دیگر را می خواستند انتخاب کنند؛ امام راحل در مسجد محمدیه به ما درس می گفتند؛ در آن زمان یکی از شاگردان گفت، تکلیف مردم را روشن کنید و سخنی در این خصوص بیان کرده و تکلیف را مشخص فرمایید ولی امام راحل بیان کردند که در حال حاضر وظیفه من درس دادن است؛ یعنی با حضور آیت الله العظمی بروجردی سخن گفتن برای من شایسته نیست.
ایشان گفتند: امام علی(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) بافضیلت ترین بشری است که در عالم خلق شده و کلمات قصار ایشان خود گویای این مساله است؛ امام علی(ع) در مقام فصاحت، کلام، زهد و... همیشه اولین بوده است؛ ایشان در زمان حکومت روی لیف خرما می نشستند، ولی برخی از صحابه ثروتی عظیم برای خود جمع آوری کرده بودند.
معظم له بیان کردند: در همین زمینه ابن ابی الحدید بیان می کند که امام علی(ع) مجمع یک رشته اخلاقیاتی است که غالبا قابل جمع نیستند؛ از جمله ایشان در میدان های جنگ همیشه قهرمانانه حرکت می کنند، ولی حکیم و فیلسوف بودند که این دو غالبا در کنار هم جمع نمی شود؛ امام علی(ع) تمام جنگ آوران عرب را به زانو درآورد ولی از اشک یتیم به خود می لرزیدند و چشم ایشان گریان می شد.
نظر شما